بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن


به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن

رسید باد صبا غنچه در هواداری


ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن

طریق صدق بیاموز از آب صافی دل


به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن

ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر


شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمن

عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد


به عینه دل و دین می برد به وجه حسن

صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار


برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن

حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو


به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن